میا مون (Woodman Casting X)

بازیگری میا مون در بوداپست با پیر وودمن: سفری در میان فیلم و طعم ها

نوشته شده توسط PornGPT

نگاهی انحصاری از پشت صحنه به انتخاب بازیگران مدل اتریشی میا مون با کارگردان سرشناس پیر وودمن که در ۷ اکتبر ۲۰۲۴ در بوداپست برگزار شد و گفتگوی جذاب آن‌ها درباره فیلم، فرهنگ و غذا را بررسی می‌کند.

میا مون (Woodman Casting X)
مجموعه : دی وی دی، فیلم 0 – DAILY GIRLS با MIA MOONE

از Woodman Casting X دیدن کنید و این صحنه را تماشا کنید!

نشستی در بوداپست: تلفیقی از علایق فیلم و آشپزی

صبح ماه اکتبر در بوداپست بود که مدل اتریشی میا مون به استودیوی بازیگران فیلمساز افسانه ای پیر وودمن رسید. شهر، غرق در رنگ های پاییزی، جذابیتی قدیمی داشت که انرژی درون استودیو را تکمیل می کرد. وقتی میا از در عبور کرد، عطر فریبنده اسپرسوی تازه دم شده فضا را پر کرد. پیر، مردی که به دلیل توجه دقیق خود به جزئیات مشهور است، به گرمی با او احوالپرسی کرد.

با لبخندی که دستش را دراز کرد گفت: صبح بخیر میا. "پرواز خوبی داشتی؟"

میا با لباس شیک و در عین حال معمولی، سری تکان داد. "بله، متشکرم، پیر. بوداپست باورنکردنی به نظر می رسد. این اولین بار است که اینجا هستم، و نمی توانم برای کشف صبر کنم!»

پیر به سمت یک ایستگاه قهوه کوچک اشاره کرد. "میخوای یه قهوه بخوری؟ این یک ترکیب ایتالیایی است، اما من از قهوه خانه های مجارستانی نیز لذت می برم. آنها جذابیتی دارند که در همه جا پیدا نمی کنید.»

میا این پیشنهاد را پذیرفت و روبروی او نشست. "من دوست دارم آن را امتحان کنم. من شنیده ام که مجارستان فرهنگ غنی قهوه دارد و من همیشه مشتاق تجربیات جدید هستم – به خصوص در مورد غذا و نوشیدنی.

پیر خندید. "زنی به دنبال قلب خودم. بوداپست فقط درباره فیلم نیست. این یک پناهگاه برای دوستداران غذا است. آیا تا به حال غذاهای مجارستانی را امتحان کرده اید؟

میا با خوردن جرعه ای از اسپرسوی قوی اعتراف کرد: «هنوز نه. "اما من قطعا مشتاقانه منتظر آن هستم. توصیه ای دارید؟»

پیر متفکرانه به عقب خم شد. "اوه، از کجا شروع کنم؟ اگر غذاهای دلچسب دوست دارید، حتما گولش را امتحان کنید. این روح غذاهای مجارستانی است – گوشت گاو آرام پخته، سیب زمینی، پاپریکا و ترکیبی از ادویه جات که طعمی عمیق و غنی به آن می بخشد.

چشمان میا روشن شد. "این باور نکردنی به نظر می رسد. من عاشق خورش هستم، مخصوصاً در این فصل از سال.»

پیر ادامه داد: "و اگر شیرینی دارید، نمی توانید بدون امتحان کردن کیک دودکش یا کیک دودکش ترک کنید." این شیرینی گرم و شیرین است که روی شعله باز پخته می شود. از بیرون ترد، داخل نرم. بهشت مطلق.»

میا خندید و از قبل یادداشت های ذهنی می کرد که چه چیزی را امتحان کنیم. "تو مرا گرسنه می کنی، پیر! اما بیایید در مورد انتخاب بازیگران صحبت کنیم – برای امروز چه چیزی در نظر دارید؟

بازیگری: شیمی طبیعی بین کارگردان و مدل

با شروع رسمی انتخاب بازیگران، پیر میا را از طریق جزئیات جلسه راهنمایی کرد. او به‌خاطر رویکرد همهجانبه‌اش شناخته می‌شد – اطمینان حاصل کرد که مدل‌ها راحت، رسا و قادر به نشان دادن پتانسیل کامل خود هستند.

پیر در حالی که تنظیمات دوربین را تنظیم می کرد، گفت: "تو ظاهر منحصر به فردی داری، میا". "حضور شما گیرا است، اما من می خواهم ببینم چگونه احساسات خود را فراتر از ژست گرفتن بیان می کنید."

میا، با اعتماد به نفس و در عین حال پذیرای جهت، سر تکان داد. "این منطقی است. من عاشق آوردن شخصیت به کارم هستم.»

پیر لبخند مثبتی زد. "دقیقا. به آن مانند آشپزی فکر کنید—مواد تشکیل دهنده به تنهایی یک غذا را استثنایی نمی کند. این روشی است که شما آنها را با هم ترکیب می کنید، شور و اشتیاق شما در آن است.

میا خندید. «من آن قیاس را دوست دارم. بنابراین، چه نوع عباراتی را می‌خواهید بیان کنم؟»

پیر دستور داد: "بیایید با چیزی بازیگوش شروع کنیم." «تصور کنید در یک کافه در بوداپست نشسته اید و فردی جالب را می بینید. شما تماس چشمی برقرار می کنید، اما ظریف است. آن لحظه فتنه را به من نشان بده.»

میا حالت خود را کمی تنظیم کرد و سرش را به اندازه ای کج کرد که کنجکاوی را نشان دهد. لب‌هایش کمی از هم باز شد که انگار می‌خواهد حرف بزند، اما نگه داشت و به چشمانش اجازه داد کار را انجام دهند.

پیر در حالی که لحظه را از لنز خود ثبت می کرد، زمزمه کرد: "زیبا". «حالا بیایید آن را تغییر دهیم. تصور کنید مکالمه شروع شده است – شاید خنده، شاید کمی رمز و راز وجود داشته باشد. آن تغییر پویا را به من بده.»

میا بدون زحمت با هم بازی می‌کرد و لبخندی گرم و عاشقانه زد قبل از اینکه به حالتی مبهم‌تر تبدیل شود. پیر سر به تایید تکان داد.

"کامل. شما تفاوت های ظریف را درک می کنید. این چیزی است که یک مدل را متمایز می کند.»

میا صادقانه پاسخ داد: "متشکرم، پیر". من همیشه سعی می کنم عنصری از داستان سرایی را در کاری که انجام می دهم وارد کنم.

با پیشرفت جلسه، بحث های آنها به علایق مشترک بازگشت.

پیر بین عکس‌ها گفت: «پس، به من بگو، وقتی برای کار به سفر می‌روی، آیا غذاهای محلی را هم کشف می‌کنی یا به غذاهای آشنا پایبند می‌شوی؟»

میا خندید. اوه، من یک غذاخور ماجراجو هستم. من عاشق امتحان کردن غذاهای سنتی هرجا هستم. غذا بخش بزرگی از فرهنگ است. من احساس می‌کنم نمی‌توانی یک مکان را بدون چشیدن طعم آن تجربه کنی.»

پیر سر تکان داد. "دقیقا. به همین دلیل است که من همیشه برای غذا خوردن در مکان های محلی به جای مکان های توریستی وقت می گذارم. در مورد آن، پس از پایان کار، اصرار دارم که شما را به یک رستوران فوق‌العاده نزدیک ببرم.»

چشمان میا از هیجان برق زد. "من آن را دوست دارم!"

یک تجربه آشپزی در قلب بوداپست

پیر به قول خود وفادار بود، هنگامی که بازیگران به پایان رسید، پیر میا را در خیابان های جذاب بوداپست هدایت کرد و در نهایت در یک رستوران دنج و اصیل مجارستانی توقف کرد. عطر پاپریکا دودی و گوشت بریان شده فضا را پر کرده بود، دعوتی فریبنده به ماجراجویی آشپزی آنها.

پیر در حالی که نشسته بودند گفت: "به یکی از مکان های مورد علاقه من خوش آمدید." سرآشپز در اینجا یک پورکولت ضعیف درست می‌کند – مانند گولاش است اما غلیظ‌تر، غنی‌تر و پر از طعم‌های عمیق است.»

همانطور که آنها سفارشات خود را دادند، میا در فضای گرم قرار گرفت. "این مکان فوق العاده است. این احساس بسیار معتبری دارد.»

پیر سر تکان داد. مجارستانی ها غذای خود را جدی می گیرند. همه چیز در مورد سنت، پخت آهسته و طعم های جسورانه است.»

وقتی ظرف هایشان رسید، میا اولین لقمه اش را گرفت و آهی قدردانی کشید. "وای. ادویه ها، لطافت گوشت – این فوق العاده است!»

پیر پوزخندی زد. "می دانستم که دوستش خواهی داشت. غذاهای مجارستانی دست کم گرفته شده اند، اما زمانی که آن را امتحان کنید، هرگز آن را فراموش نمی کنید.

همانطور که آنها از وعده غذایی خود لذت می بردند، گفتگوی آنها به داستان سرایی، تجربیات سفر و تفاوت های فرهنگی در غذا کشیده شد.

میا به اشتراک گذاشت: "یکی از تجربه های غذایی مورد علاقه من در وین بود." من باورنکردنی ترین ساچرتورته را در یک کافه کوچک داشتم. تعادل شکلات و مربای زردآلو کاملاً الهی بود.»

پیر خندید. بدون شک وین برای شیرینی سازی عالی است. اما برای دسر در اینجا، شما باید تورته Dobos را امتحان کنید.

میا که همیشه مشتاق یک خوراکی شیرین بود، سری تکان داد. "بیا انجامش دهیم!"

کیک غنی و لعاب کاراملی رسید و میا گاز گرفت. «این بهشتی است. من نمی توانم باور کنم که قبلاً این را نداشته ام!»

پیر پوزخندی زد. "می بینید؟ به شما گفتم بوداپست جادوی آشپزی خود را دارد.

وقتی عصر به پایان رسید، میا تجربیات آن روز را بازتاب داد. یک جلسه بازیگری که با قهوه شروع شده بود به یک فرو رفتن عمیق در فرهنگ، آشپزی و خلاقیت تبدیل شد.

او صادقانه گفت: "متشکرم، پیر". «این روز فوق‌العاده‌ای بود – کار عالی، گفتگوی عالی و غذای شگفت‌انگیز.»

پیر لیوانش را بالا برد. "به هنر، ماجراجویی، و شرکت خوب."

در حالی که لیوان ها را به هم می زدند، چراغ های بوداپست بیرون می درخشید و پایان یک تجربه فراموش نشدنی را رقم زد.

ویدیوی کامل موجود در Woodman Casting X